چکیده
امروزه با افزایش روز افزون ریسکها و زیانهای مالی و لزوم تبعیت از مقررات، باعث افزایش توجه سازمانها و نهادهای مختلف به مفهوم مدیریت ریسک سازمان شده است. افزایش پیچیدگی ریسکها، رقابت میان سازمانها و توجه به ریسک به عنوان فرصت نیز، از عوامل موثر در توسعه مدیریت ریسک سازمان بودهاند. مدیریت ریسک سازمان، رویکردی ساختار یافته و نظامند در هماهنگسازی استراتژیها، فرآیندها، افراد، فنآوری و دانش با هدف ارزیابی و مدیریت ریسکهای سازمان است. ابزارهای بسیاری در مدیریت ابداع شده است که هر یک میتواند گرهای را بگشاید. برخی از آنها در جمعآوری اطلاعات موثرند (مانند طوفان ذهنی) و برخی ابزارها در نظمدادن به ذهن به منظور اطمینان از بررسی جامع و مانع موضوع. افرادی که در حوزه مدیریت ریسک در حال فعالیت هستند ممکن است با برخی از این ابزارها آشنا باشند، اما با کاربرد شمار بسیاری از آنها ناآشنا باشند. مقاله پیش رو تلاشی برای دستهبندی ابزارهای ساده اما موثر در حوزه مدیریت ریسک که منطبق با فرآیند مدیریت ریسک است. بدین منظور ابتدا مراحل مدیریت ریسک مورد بررسی قرار گرفته، سپس ابزارهای مناسبی برای هر یک پیشنهاد میگردد.
واژگان کلیدی: مدیریت ریسک سازمان، ریسک، کنترل داخلی، ابزارهای مدیریت ریسک
http://www.bineshjournal.ir/index.php/2015-04-07-07-47-22/risk-management-papers/200-40-12-91
نتیجهگیری
این مقاله قصد داشت تا با معرفی ابزارهای ساده و متداول به مدیران و کارشناسان ریسک در سازمانهای ایرانی، به ایشان متناسب با هر بخش از فرایند مدیریت ریسک برای انتخاب ابزار مناسب کمک نماید.
ریسک، همواره بخش جدایی ناپذیر از فعالیتهای سازمانها در تمام حوزهها و صنایع بوده است؛ به طوری که، امروزه مدیریت ریسک به یکی از فعالیتهای معمول سازمانها تبدیل شده است. در واقع، مدیریت ریسک یکی از مهمترین جنبههای حاکمیت شرکت به شمار میرود. در مدیریت ریسک اتخاذ رویکردی یکپارچه و کلنگر با هدف در نظر گرفتن تمام ریسکهای سازمان ضروری است. در این رویکرد توجه ویژهای به یکپارچهسازی اقدامات مدیریت ریسک در تمام برنامهریزیهای سازمان میشود.
بر این اساس، مدیریت ریسک سازمان رویکردی کلنگر است که در آن به شناسایی، ارزیابی و نظارت و بهبود مستمر مدیریت ریسک در سطح سازمان پرداخته میشود و از این طریق استراتژیها و برنامههای کسبوکار تقویت میشوند. اجرای اثربخش مدیریت ریسک سازمان، منجر به اتخاذ تصمیمگیریهای آگاهانهتری در مورد اهداف راهبردی و عملیاتی میشود. همچنین، در مدیریت ریسک سازمان، ریسک نه تنها به عنوان خطر، بلکه به عنوان فرصت نیز در نظر گرفته میشود.
اتخاذ مدیریت ریسک توسط سازمان در وحله اول نیازمند مشارکت مستمر هیئت مدیره، مدیر عامل و مدیران ارشد است. علاوه بر این لازم است فرهنگ سازمان بر اساس مفاهیم ریسک و مدیریت ریسک تعدیل شود و آموزشهایی در این زمینه برای همه افراد در سطوح مختلف سازمان فراهم شود.
مراحل اصلی فرآیند مدیریت ریسک، شامل تعیین محدوده مدیریت ریسک، ارزیابی ریسک، درمان ریسک، نظارت و بازنگری و مراوده و مشاوره در تمامی متون مدیریت ریسک تقریبا یکسان هستند و در سالهای اخیر نیز، تلاشهای زیادی برای استانداردسازی فعالیتهای مدیریت ریسک صورت گرفته است اما هر سازمان باید از ابزاری متناسب با رویکرد، اندازه، منابع و ماهیت خود استفاده نماید به منظور اجرای اثربخش هر مرحله از فرآیند، باید اطلاعات، روشها موردنیاز و محدودیتهای موجود در هر یک از این مراحل شناسایی و اقدامات مناسب و بههنگامی اتخاذ شوند. در نهایت برای ارتقاء و تضمین اثربخشی فرآیند مدیریت ریسک، بهبود مستمر آن در تمام بخشهای سازمان ضروری است. در واقع، مدیریت ریسک سازمان، سفری پایانناپذیر است که رمز موفقیت آن بهبود مستمر است.